معنی فارسی coshed
B2کوشیدن به معنای ضربه زدن به کسی با شیء سخت به منظور بیهوش کردن یا متوقف کردن او است.
To hit someone on the head with a heavy object, often to incapacitate them.
- verb
verb
معنی(verb):
To strike with a weapon of this kind.
example
معنی(example):
او در طول دزدی به سرش ضربه خورده بود.
مثال:
He was coshed on the head during the robbery.
معنی(example):
شرور دشمنش را به خواب کوبید تا فرار کند.
مثال:
The villain coshed his enemy to escape.
معنی فارسی کلمه coshed
:
کوشیدن به معنای ضربه زدن به کسی با شیء سخت به منظور بیهوش کردن یا متوقف کردن او است.