معنی فارسی cosher
B1پذیرایی، فراهم آوردن غذا و محل سکونت برای مهمانان.
To provide hospitality or sustenance, especially at a meal.
- VERB
example
معنی(example):
به معنی پذیرایی و فراهم کردن غذا برای مهمانان است.
مثال:
To cosher means to provide food and hospitality to guests.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که مهمانان را با یک شام ویژه پذیرایی کنند.
مثال:
They decided to cosher the visitors with a special dinner.
معنی فارسی کلمه cosher
:
پذیرایی، فراهم آوردن غذا و محل سکونت برای مهمانان.