معنی فارسی cosmicality
B2کیهانمداری به مفهوم و ویژگیهای مرتبط با کیهان و جهان اطلاق میشود.
The quality or state of being cosmical, relating to the cosmos or universe.
- NOUN
example
معنی(example):
کیهانمداری جهان بسیاری از دانشمندان را مجذوب میکند.
مثال:
The cosmicality of the universe fascinates many scientists.
معنی(example):
در بحث درباره کیهانمداری، فیلسوفان اغلب به بررسی ماهیت وجود میپردازند.
مثال:
In discussing cosmicality, philosophers often explore the nature of existence.
معنی فارسی کلمه cosmicality
:
کیهانمداری به مفهوم و ویژگیهای مرتبط با کیهان و جهان اطلاق میشود.