معنی فارسی cosmisms
B2اشکال مختلفی از کیهانگرایی که هر کدام دارای دیدگاه و تأملاتی متفاوت هستند.
Different forms or interpretations of cosmism that reflect various philosophical and existential perspectives.
- NOUN
example
معنی(example):
نظریههای مختلف کیهانگرایی دیدگاههای متفاوتی درباره جایگاه ما در جهان ارائه میدهند.
مثال:
Various cosmisms offer different perspectives on our place in the universe.
معنی(example):
مطالعه کیهانگرایی میتواند بینشهایی در مورد آگاهی انسانی ارائه دهد.
مثال:
The study of cosmisms can reveal insights into human consciousness.
معنی فارسی کلمه cosmisms
:
اشکال مختلفی از کیهانگرایی که هر کدام دارای دیدگاه و تأملاتی متفاوت هستند.