معنی فارسی cosmogenic
B2کیهانی مربوط به ایجاد یا پیدایش اجزاء یا بسترهای کیهانی.
Relating to the creation of the universe or celestial bodies.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Produced by cosmic rays
معنی(adjective):
Cosmogenetic
example
معنی(example):
ذرات کیهانی توسط پرتوهای کیهانی که با جو تعامل دارند، ایجاد می‌شوند.
مثال:
Cosmogenic particles are created by cosmic rays interacting with the atmosphere.
معنی(example):
دانشمندان ایزوتوپ‌های کیهانی را برای درک سن شهاب‌سنگ‌ها مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study cosmogenic isotopes to understand the age of meteorites.
معنی فارسی کلمه cosmogenic
:
کیهانی مربوط به ایجاد یا پیدایش اجزاء یا بسترهای کیهانی.
