معنی فارسی cosmographical
C1کیهاننگارانه به جنبههای مختلف توصیف و نقشهبرداری از جهان اشاره دارد.
Pertaining to the detailed description and mapping of the cosmos.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ابعاد کیهاننگارانهٔ کار او انقلابی هستند.
مثال:
The cosmographical aspects of his work are revolutionary.
معنی(example):
او در تحقیقاتش بر روی مطالعات کیهاننگارانه تمرکز کرد.
مثال:
She focused on cosmographical studies during her research.
معنی فارسی کلمه cosmographical
:
کیهاننگارانه به جنبههای مختلف توصیف و نقشهبرداری از جهان اشاره دارد.