معنی فارسی cosmopoietic

B1

ایده‌ای که به شکل‌گیری فرهنگی جهانی می‌پردازد که همه اقوام را در بر می‌گیرد.

Focused on the creation of a global culture that encompasses all ethnicities.

example
معنی(example):

تفکر کازموپویتیک به ایجاد یک فرهنگ جهانی هماهنگ تشویق می‌کند.

مثال:

Cosmopoietic thinking encourages the creation of a harmonious global culture.

معنی(example):

در یک دیدگاه کازموپویتیک، همه فرهنگ‌ها به روایت جهانی کمک می‌کنند.

مثال:

In a cosmopoietic perspective, all cultures contribute to the world's narrative.

معنی فارسی کلمه cosmopoietic

: معنی cosmopoietic به فارسی

ایده‌ای که به شکل‌گیری فرهنگی جهانی می‌پردازد که همه اقوام را در بر می‌گیرد.