معنی فارسی cost-cutting
B1کاهش هزینهها در یک سازمان برای افزایش سوددهی یا بهبود مالی.
Actions taken to reduce expenses in a business.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of reducing one's spending.
example
معنی(example):
شرکت تدابیر کاهش هزینه را اجرا میکند.
مثال:
The company is implementing cost-cutting measures.
معنی(example):
کاهش هزینه به بهبود حاشیه سود کمک میکند.
مثال:
Cost-cutting helps improve profit margins.
معنی فارسی کلمه cost-cutting
:
کاهش هزینهها در یک سازمان برای افزایش سوددهی یا بهبود مالی.