معنی فارسی costipulator
B1کستیپولاتور، ابزاری که برای معاینه و مطالعه ساختارهای دندهای به کار میرود.
An instrument used for examining or manipulating rib structures.
- NOUN
example
معنی(example):
کستیپولاتور ابزاری است که در مطالعات آناتومیکی استفاده میشود.
مثال:
The costipulator is an instrument used in anatomical studies.
معنی(example):
در آزمایشگاه، کستیپولاتور به اندازهگیری زاویههای دنده کمک میکند.
مثال:
In the lab, a costipulator helps in measuring rib angles.
معنی فارسی کلمه costipulator
:
کستیپولاتور، ابزاری که برای معاینه و مطالعه ساختارهای دندهای به کار میرود.