معنی فارسی cothurnate
B1کثورنات، توصیفی برای چیزهایی که به نوعی از کثورن مربوط میشوند.
Pertaining to or resembling a cothurn.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی کفش کثورنات در تئاتر مدرن محبوب شده است.
مثال:
The cothurnate shoe design has become popular in modern theater.
معنی(example):
او در نمایش تاریخی کفشهای کثورنات پوشید.
مثال:
He wore cothurnate shoes for the historical performance.
معنی فارسی کلمه cothurnate
:
کثورنات، توصیفی برای چیزهایی که به نوعی از کثورن مربوط میشوند.