معنی فارسی cotorture
B1شکنجهی همزمان، در داستانها و نوشتارها به شکنجههایی اطلاق میشود که به طور همزمان به شخصی تحمیل میشود.
A form of punishment inflicted simultaneously with another, often in literary contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
نقشه شرور شامل نوعی شکنجه بود که دیده نشده بود.
مثال:
The villain's plan involved a form of cotorture that was unseen.
معنی(example):
در داستان، قهرمان با شکنجهای مواجه شد که ارادهاش را آزمایش کرد.
مثال:
In the story, the protagonist faced cotorture that tested his resolve.
معنی فارسی کلمه cotorture
:
شکنجهی همزمان، در داستانها و نوشتارها به شکنجههایی اطلاق میشود که به طور همزمان به شخصی تحمیل میشود.