معنی فارسی cotton mouth
B1خشکی دهان، حالتی است که در آن ترشح بزاق به حداقل میرسد و میتواند ناشی از کمآبی باشد.
A condition in which the mouth feels dry, often due to lack of saliva.
- NOUN
example
معنی(example):
بعد از دویدن، دهانم خشک شده و به آب نیاز دارم.
مثال:
After running, I have a cotton mouth and need to drink water.
معنی(example):
کوهنورد به خاطر کمآبی از خشکی دهان شکایت کرد.
مثال:
The hiker complained of cotton mouth due to dehydration.
معنی فارسی کلمه cotton mouth
:
خشکی دهان، حالتی است که در آن ترشح بزاق به حداقل میرسد و میتواند ناشی از کمآبی باشد.