معنی فارسی cottoning
B1"کاتند کردن" به عملی اشاره دارد که در آن یک ماده به پنبه تبدیل یا ترکیب می‌شود تا نرمی بیشتری داشته باشد.
The process of making something softer or comfortable by using cotton.
- verb
verb
معنی(verb):
To provide with cotton.
معنی(verb):
To make or become cotton-like
معنی(verb):
To protect from harsh stimuli, coddle, or muffle.
معنی(verb):
To rub or burnish with cotton.
معنی(verb):
To get on with someone or something; to have a good relationship with someone.
example
معنی(example):
آنها در حال «کاتند» کردن پیراهن‌ها هستند تا راحت‌تر شوند.
مثال:
They are cottoning the shirts to make them more comfortable.
معنی(example):
کاتند کردن پارچه برای ایجاد نرمی بیشتر ضروری است.
مثال:
Cottoning the fabric is essential for a softer touch.
معنی فارسی کلمه cottoning
:
"کاتند کردن" به عملی اشاره دارد که در آن یک ماده به پنبه تبدیل یا ترکیب می‌شود تا نرمی بیشتری داشته باشد.
