معنی فارسی cottonpicking

B1

در اینجا به معنای کار سخت و طاقت‌فرسا و یا به صورت توهین‌آمیز به کار انجام شده اشاره دارد.

Refers to an arduous or laborious task, often used informally.

example
معنی(example):

او در فصل برداشت در مزارع پنبه چیده بود.

مثال:

She was cottonpicking in the fields during harvest season.

معنی(example):

او از واژه «پنبه چیدن» برای توصیف کار سخت استفاده کرد.

مثال:

He used cottonpicking as a way to describe working hard.

معنی فارسی کلمه cottonpicking

: معنی cottonpicking به فارسی

در اینجا به معنای کار سخت و طاقت‌فرسا و یا به صورت توهین‌آمیز به کار انجام شده اشاره دارد.