معنی فارسی cougher
A2سرفهکننده، فردی که به طور مکرر سرفه میکند.
A person who frequently coughs.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک سرفهکننده است که اغلب نیاز به پاک کردن گلویش دارد.
مثال:
She is a cougher, often needing to clear her throat.
معنی(example):
سرفهکننده در فیلم همه را به خنده انداخت.
مثال:
The cougher in the movie made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه cougher
:
سرفهکننده، فردی که به طور مکرر سرفه میکند.