معنی فارسی couldn

B1

فعل توانستن در فرم منفی گذشته، به معنی عدم توانایی در انجام کارها.

The negative past form of the modal verb indicating inability to do something.

example
معنی(example):

او گفت که نمی‌تواند به مهمانی برود چون مریض است.

مثال:

He said he couldn go to the party because he was sick.

معنی(example):

او نتوانست کارش را به موقع تمام کند به خاطر مشکلات غیرمنتظره.

مثال:

She couldn finish her work on time due to unexpected issues.

معنی فارسی کلمه couldn

: معنی couldn به فارسی

فعل توانستن در فرم منفی گذشته، به معنی عدم توانایی در انجام کارها.