معنی فارسی coulibiacs

B2

نوعی خوراکی پخته شده با خمیر که معمولاً با ماهی یا گوشت پر می‌شود.

A type of pastry that is typically filled with fish or meat.

noun
معنی(noun):

A loaf of fish, meat, or vegetables baked in a pastry shell.

example
معنی(example):

آنها در مهمانی شام کوچیلیک خوشمزه‌ای سرو کردند.

مثال:

They served delicious coulibiacs at the dinner party.

معنی(example):

من یاد گرفتم که کوچیلیک‌هایی پر از ماهی درست کنم.

مثال:

I learned to make coulibiacs filled with fish.

معنی فارسی کلمه coulibiacs

: معنی coulibiacs به فارسی

نوعی خوراکی پخته شده با خمیر که معمولاً با ماهی یا گوشت پر می‌شود.