معنی فارسی coumarinic
B1نوعی ترکیب شیمیایی که مطالعاتی درباره تأثیرات آن بر سلامت انجام شده است.
A chemical compound being researched for its possible health benefits.
- OTHER
example
معنی(example):
اسید کومارینیک به خاطر فواید بالقوه بهداشتیاش مورد مطالعه قرار میگیرد.
مثال:
Coumarinic acid is studied for its potential health benefits.
معنی(example):
تاثیرات ترکیبات کومارینیک بر سلامت انسان تحت تحقیق است.
مثال:
The effects of coumarinic compounds on human health are under research.
معنی فارسی کلمه coumarinic
:
نوعی ترکیب شیمیایی که مطالعاتی درباره تأثیرات آن بر سلامت انجام شده است.