معنی فارسی councillary

B1

مشاوره‌ای، اصطلاحی برای اشاره به فعالیت‌ها یا جلسه‌هایی که به مشاوره و تبادل نظر مربوط می‌شود.

Pertaining to a council or advisory body.

example
معنی(example):

جلسه مشاوره‌ای برای هفته آینده برنامه‌ریزی شده بود.

مثال:

The councillary meeting was planned for next week.

معنی(example):

آنها مسائل مهمی را در جلسه مشاوره‌ای مورد بحث قرار دادند.

مثال:

They discussed important issues at the councillary session.

معنی فارسی کلمه councillary

: معنی councillary به فارسی

مشاوره‌ای، اصطلاحی برای اشاره به فعالیت‌ها یا جلسه‌هایی که به مشاوره و تبادل نظر مربوط می‌شود.