معنی فارسی counselee

B1

مشاورشونده، فردی که به مشاور مراجعه می‌کند.

A person who receives advice or counseling from a counselor.

example
معنی(example):

مشاورشونده از جلسه بینش به‌دست خواهد آورد.

مثال:

The counselee will gain insight from the session.

معنی(example):

هر مشاورشونده چالش‌های منحصر به‌فردی را که با آن‌ها مواجه است دارد.

مثال:

Each counselee has unique challenges they face.

معنی فارسی کلمه counselee

: معنی counselee به فارسی

مشاورشونده، فردی که به مشاور مراجعه می‌کند.