معنی فارسی counter-attack
B1حملهای که پس از یک حمله ابتدایی به دشمن انجام میشود، با هدف بازپسگیری کنترل یا موقعیت.
An attack made in response to another attack, intended to regain lost ground or control.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An attack made in response to an attack by the opponents
verb
معنی(verb):
To attack in response to an attack by opponents
example
معنی(example):
ارتش برنامهریزی کرد تا با یک حمله متقابل، سرزمینهای از دست رفته خود را دوباره به دست آورد.
مثال:
The army planned a counter-attack to regain their lost territory.
معنی(example):
پس از اینکه مورد حمله قرار گرفتند، تیم یک حمله متقابل سریع را آغاز کرد.
مثال:
After being hit, the team launched a swift counter-attack.
معنی فارسی کلمه counter-attack
:
حملهای که پس از یک حمله ابتدایی به دشمن انجام میشود، با هدف بازپسگیری کنترل یا موقعیت.