معنی فارسی counter-factual
B1پدیدهای که بر اساس فرضیات نامعقول یا غیر واقعی بررسی میشود.
Referring to hypothetical situations that contrast with known facts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سناریوهای ضد واقعی به ما کمک کرد تا درک کنیم چه چیزهایی ممکن است اتفاق افتاده باشد.
مثال:
The counter-factual scenario helped us understand what might have happened.
معنی(example):
او کتابی درباره تاریخ ضد واقعی نوشت.
مثال:
She wrote a book about counter-factual history.
معنی فارسی کلمه counter-factual
:
پدیدهای که بر اساس فرضیات نامعقول یا غیر واقعی بررسی میشود.