معنی فارسی counter-punches

B1

چندین ضربه متقابل که در پاسخ به حملات یا انتقادات وارد می‌شود.

Multiple punches delivered in response to attacks or criticisms, often changing the dynamics of a situation.

example
معنی(example):

در بوکس، ضربات متقابل موفق می‌توانند وضعیت یک مسابقه را تغییر دهند.

مثال:

In boxing, successful counter-punches can turn the tide of a match.

معنی(example):

ضربات متقابل بی‌نظیر او در طول بحث موجب جذب توجه مخاطبان شد.

مثال:

Her witty counter-punches during the argument kept the audience engaged.

معنی فارسی کلمه counter-punches

: معنی counter-punches به فارسی

چندین ضربه متقابل که در پاسخ به حملات یا انتقادات وارد می‌شود.