معنی فارسی counter-weights
B1وزنههایی که برای متعادل کردن بار یا فشار به کار میروند.
Weights used to counterbalance another weight, making a system stable.
- NOUN
example
معنی(example):
وزنههای متقابل بار را به طور مساوی متعادل کردند.
مثال:
The counter-weights balanced the load evenly.
معنی(example):
در ساخت و ساز، وزنههای متقابل برای ایمنی بسیار مهم هستند.
مثال:
In construction, counter-weights are crucial for safety.
معنی فارسی کلمه counter-weights
:
وزنههایی که برای متعادل کردن بار یا فشار به کار میروند.