معنی فارسی counteragents
B2عوامل یا موادی که اثرات مضر را خنثی یا معکوس میکنند.
Agents that counteract or neutralize the effects of something.
- noun
noun
معنی(noun):
An agent having the opposite effect; an antidote.
example
معنی(example):
پزشکان از عوامل خنثیکننده برای بیاثر کردن سموم استفاده کردند.
مثال:
Doctors used counteragents to neutralize the toxins.
معنی(example):
برخی عوامل خنثیکننده میتوانند آسیبهای ناشی از مصرف بیش از حد دارو را معکوس کنند.
مثال:
Certain counteragents can reverse drug overdoses.
معنی فارسی کلمه counteragents
:
عوامل یا موادی که اثرات مضر را خنثی یا معکوس میکنند.