معنی فارسی counterclaim
B2ادعای متقابل، در شرایط قانونی، به ادعایی اشاره دارد که در پاسخ به یک ادعای اولیه مطرح میشود.
A claim made to offset another claim, usually in legal contexts.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A suit filed by a defendant against a plaintiff secondary to the original complaint.
verb
معنی(verb):
To file a counterclaim.
example
معنی(example):
وکیل یک ادعای متقابل علیه شاکی ثبت کرد.
مثال:
The lawyer filed a counterclaim against the plaintiff.
معنی(example):
در اختلافات حقوقی، یک ادعای متقابل میتواند علیه ادعای اصلی عمل کند.
مثال:
In legal disputes, a counterclaim can counter the original claim.
معنی فارسی کلمه counterclaim
:
ادعای متقابل، در شرایط قانونی، به ادعایی اشاره دارد که در پاسخ به یک ادعای اولیه مطرح میشود.