معنی فارسی counterdecree
B1فرمانی که به منظور باطل کردن یا تغییر یک فرمان قبلی صادر میشود.
A decree issued to counteract or modify a previous decree.
- NOUN
example
معنی(example):
دادگاه یک فرمان ضد صادر کرد تا حکم قبلی را باطل کند.
مثال:
The court issued a counterdecree to overturn the previous ruling.
معنی(example):
از نظر قانونی، یک فرمان ضد میتواند تصمیمات قبلی را باطل کند.
مثال:
In legal terms, a counterdecree can nullify earlier decisions.
معنی فارسی کلمه counterdecree
:
فرمانی که به منظور باطل کردن یا تغییر یک فرمان قبلی صادر میشود.