معنی فارسی counterdemonstrate

B1

مخالف نشان دادن یا نشان دادن یک نقطه نظر متضاد در واکنش به یک تظاهرات یا اقدام.

To demonstrate in opposition to another demonstration or protest.

example
معنی(example):

گروه تصمیم گرفت تا در برابر تظاهرات، مخالفان خود را نمایش دهد.

مثال:

The group decided to counterdemonstrate against the protest.

معنی(example):

برای اینکه به طور مؤثر علیه تظاهرات کنند، آنها یک راهپیمایی سازماندهی کردند.

مثال:

In order to counterdemonstrate effectively, they organized a rally.

معنی فارسی کلمه counterdemonstrate

: معنی counterdemonstrate به فارسی

مخالف نشان دادن یا نشان دادن یک نقطه نظر متضاد در واکنش به یک تظاهرات یا اقدام.