معنی فارسی counterdrive

B1

ضدحرکت، به معنی حرکت یا تلاشی است که در جهت مخالف یک اقدام یا نیروی دیگر قرار می‌گیرد.

A movement or action opposing a previous action or force.

example
معنی(example):

این خودرو دارای یک ضدحرکت قوی بود که به آن کمک کرد تا در سربالایی سرعت خود را حفظ کند.

مثال:

The car had a strong counterdrive that helped it maintain speed uphill.

معنی(example):

در صحبت، ضدحرکت او این بود که موضوع را به سمت دستاوردهایش هدایت کند.

مثال:

In a conversation, his counterdrive was to redirect the topic toward his achievements.

معنی فارسی کلمه counterdrive

: معنی counterdrive به فارسی

ضدحرکت، به معنی حرکت یا تلاشی است که در جهت مخالف یک اقدام یا نیروی دیگر قرار می‌گیرد.