معنی فارسی counterexplanation
B1توضیح متقابل به معنای تلاش برای توضیح یا تحلیل مسئلهای به گونهای که با توضیحات قبلی در تضاد باشد.
An explanation that contradicts or counters a prior explanation or argument.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند یک توضیح متقابل ارائه داد تا به نگرانیهای منتقدان پاسخ دهد.
مثال:
The scientist provided a counterexplanation to address the critics' concerns.
معنی(example):
توضیح متقابل او سوءتفاهم ناشی از گفتگوهای قبلی را روشن کرد.
مثال:
Her counterexplanation clarified the misunderstanding from the previous discussion.
معنی فارسی کلمه counterexplanation
:
توضیح متقابل به معنای تلاش برای توضیح یا تحلیل مسئلهای به گونهای که با توضیحات قبلی در تضاد باشد.