معنی فارسی counterforce

B1

نیرو یا فشاری که به منظور متوقف کردن یا معکوس کردن حرکتی به کار می‌رود.

A force or pressure applied to stop or reverse a movement.

example
معنی(example):

نیروی متقابل در حین آزمایش به تثبیت ساختار کمک کرد.

مثال:

The counterforce helped stabilize the structure during the test.

معنی(example):

مهندسان نیروی متقابل را محاسبه کردند تا ایمنی را تضمین کنند.

مثال:

Engineers calculated the counterforce to ensure safety.

معنی فارسی کلمه counterforce

: معنی counterforce به فارسی

نیرو یا فشاری که به منظور متوقف کردن یا معکوس کردن حرکتی به کار می‌رود.