معنی فارسی counterimitate

B1

عمل تقلید از چیزی به گونه‌ای که بر خلاف آن باشد.

To imitate in a way that challenges or opposes the original source.

example
معنی(example):

متقابل تقلید کردن به معنای ایجاد یک نسخه جدید است که با نسخه اصلی مخالفت می‌کند.

مثال:

To counterimitate means to create a new version that opposes the original.

معنی(example):

هنرمندان ممکن است برای ابراز فردیت خود متقابل تقلید کنند.

مثال:

Artists may counterimitate to express their individuality.

معنی فارسی کلمه counterimitate

: معنی counterimitate به فارسی

عمل تقلید از چیزی به گونه‌ای که بر خلاف آن باشد.