معنی فارسی counterprogramming

B1

برنامه‌ریزی متقابل، به معنای پخش برنامه‌ای در زمان مشابه با رقیبانی است که جذب مخاطب را هدف قرار می‌دهند.

The practice of scheduling a program at the same time as a competing network's program to attract viewers.

example
معنی(example):

شبکه از برنامه‌ریزی متقابل برای جذب بینندگان رقیب خود استفاده کرد.

مثال:

The network used counterprogramming to attract viewers from its rival.

معنی(example):

برنامه‌ریزی متقابل می‌تواند یک استراتژی مؤثر در زمان جنگ‌های رتبه‌بندی باشد.

مثال:

Counterprogramming can be an effective strategy during ratings battles.

معنی فارسی کلمه counterprogramming

: معنی counterprogramming به فارسی

برنامه‌ریزی متقابل، به معنای پخش برنامه‌ای در زمان مشابه با رقیبانی است که جذب مخاطب را هدف قرار می‌دهند.