معنی فارسی counterstains
B1رنگ‌هایی که در فرایند رنگ‌آمیزی به کار می‌روند تا قسمت‌های خاصی از نمونه را نمایان کنند.
Stains used in microscopy alongside primary stains to provide contrast and enhance visualization.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A stain contrasting with the principal stain in color, thus making the stained structure easier to see
verb
معنی(verb):
To stain with a counterstain
example
معنی(example):
دانشمند از رنگ‌های متضاد برای نمایش سلول‌ها در میکروسکوپ استفاده کرد.
مثال:
The scientist used counterstains to highlight the cells in the microscope.
معنی(example):
رنگ‌های متضاد معمولاً در بافت‌شناسی استفاده می‌شوند.
مثال:
Counterstains are often used in histology.
معنی فارسی کلمه counterstains
:
رنگ‌هایی که در فرایند رنگ‌آمیزی به کار می‌روند تا قسمت‌های خاصی از نمونه را نمایان کنند.
