معنی فارسی countervaunt

B1

به رخ کشیدن یا لاف زدن در پاسخ به فردی که در حال لاف زدن است.

To boast or brag in response to someone else's bragging.

example
معنی(example):

او سعی کرد با دستاوردهای خودش، دستاوردهای او را کم اهمیت جلوه دهد.

مثال:

She tried to countervaunt his achievements with her own.

معنی(example):

خود را به رخ کشیدن به معنای لاف زدن در پاسخ به لاف زدن دیگران است.

مثال:

To countervaunt means to boast in response to someone else's bragging.

معنی فارسی کلمه countervaunt

: معنی countervaunt به فارسی

به رخ کشیدن یا لاف زدن در پاسخ به فردی که در حال لاف زدن است.