معنی فارسی countrified

B1 /ˈkʌntɹɪfʌɪd/

دارای ویژگی‌های روستایی یا دلنشین، به سبک زندگی و طراحی‌های معمول در مناطق روستایی اشاره دارد.

Having characteristics or style associated with rural or rustic life.

adjective
معنی(adjective):

Rural, rustic; unsophisticated.

verb
معنی(verb):

To make rural or rustic.

example
معنی(example):

دکور خانه به سبک روستایی بود، با مبلمان چوبی و تزئینات موضوع مزرعه.

مثال:

The decor of the house was countrified, with wooden furniture and farm-themed decorations.

معنی(example):

او سبک روستایی دارد که نشان‌دهنده تربیت روستایی‌اش است.

مثال:

He has a countrified style that reflects his rural upbringing.

معنی فارسی کلمه countrified

: معنی countrified به فارسی

دارای ویژگی‌های روستایی یا دلنشین، به سبک زندگی و طراحی‌های معمول در مناطق روستایی اشاره دارد.