معنی فارسی country cousins
B2پسرعموهای روستایی: بستگان نزدیک که در مناطق روستایی زندگی می‌کنند.
Relatives, often in a rural setting, typically with simpler lifestyles.
- noun
noun
معنی(noun):
An acquaintance from the countryside, who is regarded by city-dwellers as being poorly adapted for city life.
example
معنی(example):
من در تابستان به دیدن پسر عموهای روستایی‌ام رفتم.
مثال:
I visited my country cousins during the summer.
معنی(example):
پسرعموهای روستایی معمولاً سبک زندگی متفاوتی نسبت به پسرعموهای شهری دارند.
مثال:
Country cousins often have different lifestyles than city cousins.
معنی فارسی کلمه country cousins
:
پسرعموهای روستایی: بستگان نزدیک که در مناطق روستایی زندگی می‌کنند.
