معنی فارسی courb
B1کلمهٔ فرانسه که به معنی خم شدن یا انحنای یک مسیر است، که میتواند در توصیف اشیاء یا حرکت استفاده شود.
A French term meaning to bend or curve a path, which can be used to describe objects or movement.
- VERB
example
معنی(example):
ماشین در گوشه یک پیچ تند کرد.
مثال:
The car took a sharp courb around the corner.
معنی(example):
او مجبور شد بدنش را خم کند تا با لبهٔ در برخورد نکند.
مثال:
He had to courb his body to avoid hitting the doorframe.
معنی فارسی کلمه courb
:
کلمهٔ فرانسه که به معنی خم شدن یا انحنای یک مسیر است، که میتواند در توصیف اشیاء یا حرکت استفاده شود.