معنی فارسی courtage

B1

کارگزاری، هزینه‌ای که به آژانس‌های املاک بابت خدمات فروش یا خرید املاک پرداخت می‌شود.

A fee charged by a broker or agency for services rendered in the sale or purchase of real estate.

example
معنی(example):

هزینه کارگزاری برای فروش خانه معقول بود.

مثال:

The courtage fee for selling the house was reasonable.

معنی(example):

او برای معامله موفقش کارگزاری دریافت کرد.

مثال:

She received a courtage for her successful transaction.

معنی فارسی کلمه courtage

: معنی courtage به فارسی

کارگزاری، هزینه‌ای که به آژانس‌های املاک بابت خدمات فروش یا خرید املاک پرداخت می‌شود.