معنی فارسی courtcases
B2پرونده یا دعوی که در دادگاه مطرح میشود و شامل مسائل قانونی است.
A legal dispute that is resolved by a court of law.
- NOUN
example
معنی(example):
وکیل چندین پرونده دادگاه را امسال مدیریت کرد.
مثال:
The lawyer handled several court cases this year.
معنی(example):
پروندههای دادگاه میتوانند زمان زیادی برای حل و فصل نیاز داشته باشند.
مثال:
Court cases can take a long time to resolve.
معنی فارسی کلمه courtcases
:
پرونده یا دعوی که در دادگاه مطرح میشود و شامل مسائل قانونی است.