معنی فارسی courtesying

B1

عمل تعظیم، همانطور که در حالت ایستاده به سمت جلو خم می‌شود، به منظور نشان دادن احترام.

The act of bending the knees and bowing as a gesture of respect.

example
معنی(example):

او در حال تعظیم است تا احترامش را نشان دهد.

مثال:

She is courtesying to show her respect.

معنی(example):

تعظیم یک روش سنتی برای سلام کردن به شاهزاده‌ها است.

مثال:

Courtesying is a traditional way to greet royalty.

معنی فارسی کلمه courtesying

: معنی courtesying به فارسی

عمل تعظیم، همانطور که در حالت ایستاده به سمت جلو خم می‌شود، به منظور نشان دادن احترام.