معنی فارسی covalently
C1به گونهای که در آن اتمها با یکدیگر الکترونهای خود را مشترک میکنند.
In a way that involves sharing electron pairs between atoms.
- ADVERB
example
معنی(example):
اتمها به صورت کووالانسی پیوند میزنند تا به یک ثبات برسند.
مثال:
Atoms bond covalently to achieve stability.
معنی(example):
در بسیاری از ترکیبات آلی، عناصر به صورت کووالانسی پیوند خوردهاند.
مثال:
In many organic compounds, elements are bonded covalently.
معنی فارسی کلمه covalently
:
به گونهای که در آن اتمها با یکدیگر الکترونهای خود را مشترک میکنند.