معنی فارسی coventrate

B1

متمرکز ساختن، توجه و منابع خود را به یک نقطه یا هدف خاص معطوف کردن.

To concentrate or focus one's efforts or resources on a specific goal or task.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند تا بر روی اهدافشان تمرکز کنند.

مثال:

They decided to coventrate to achieve their goals.

معنی(example):

مهم است که منابع خود را برای حداکثر تأثیر متمرکز کنید.

مثال:

It's important to coventrate your resources for maximum impact.

معنی فارسی کلمه coventrate

: معنی coventrate به فارسی

متمرکز ساختن، توجه و منابع خود را به یک نقطه یا هدف خاص معطوف کردن.