معنی فارسی cover one's tracks

B1

پنهان کردن نشانه‌ها یا مدارکی که نشان دهنده اقدامات گذشته باشد.

To conceal evidence of one's actions to avoid detection or consequences.

verb
معنی(verb):

To conceal how one arrived at a certain result or position.

example
معنی(example):

او همه ایمیل‌ها را پاک کرد تا ردپایش را بپوشاند.

مثال:

He deleted all the emails to cover his tracks.

معنی(example):

جنایتکار سعی کرد ردپایش را پس از سرقت بپوشاند.

مثال:

The criminal tried to cover his tracks after the robbery.

معنی فارسی کلمه cover one's tracks

:

پنهان کردن نشانه‌ها یا مدارکی که نشان دهنده اقدامات گذشته باشد.