معنی فارسی covertness
B2پنهان بودن به معنای حیات و وجود در شرایطی است که معمولاً به وضوح دیده نمیشود.
The state of being hidden or concealed; not openly acknowledged.
- NOUN
example
معنی(example):
پنهان بودن این عملیات آن را مخفی نگه داشت.
مثال:
The covertness of the operation kept it secret.
معنی(example):
ما از پنهان بودن جزئیات ماموریت شگفتزده شدیم.
مثال:
We were amazed by the covertness of the mission details.
معنی فارسی کلمه covertness
:
پنهان بودن به معنای حیات و وجود در شرایطی است که معمولاً به وضوح دیده نمیشود.