معنی فارسی cow flap
B1در یا درگاهی برای ورود گاو به یک مکان خاص.
A door or flap for cows to enter or exit a barn.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورز متوجه شد که در گاوی باز مانده است.
مثال:
The farmer noticed the cow flap was left open.
معنی(example):
او در گاوی را بست تا انبار گرم بماند.
مثال:
She closed the cow flap to keep the barn warm.
معنی فارسی کلمه cow flap
:
در یا درگاهی برای ورود گاو به یک مکان خاص.