معنی فارسی cow pies
A2فضولات خشک و دایرهای شکل گاو که معمولاً به عنوان کود استفاده میشوند.
Dried manure of cows, often used as fertilizer.
- noun
noun
معنی(noun):
A single pile of cow excrement.
example
معنی(example):
کشاورز از فضولات گاو به عنوان کود برای محصولات استفاده کرد.
مثال:
The farmer used cow pies as fertilizer for the crops.
معنی(example):
کفشهایم کثیف شد وقتی که در یک توده از فضولات گاو پای گذاشتم.
مثال:
My shoes got dirty when I stepped in a pile of cow pies.
معنی فارسی کلمه cow pies
:
فضولات خشک و دایرهای شکل گاو که معمولاً به عنوان کود استفاده میشوند.