معنی فارسی cowlike
A2گاوگونه، به معنای شبیه به گاو یا ویژگیهایی مشابه با گاو.
Resembling or characteristic of a cow.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ظاهر گاوگونه حیوان شناسایی آن را در مزرعه آسان کرد.
مثال:
The animal's cowlike appearance made it easy to identify on the farm.
معنی(example):
رفتارش به نوعی گاوگونه بود؛ آرام و ملایم.
مثال:
Her behavior was rather cowlike, calm and gentle.
معنی فارسی کلمه cowlike
:
گاوگونه، به معنای شبیه به گاو یا ویژگیهایی مشابه با گاو.