معنی فارسی coxcombical
B1خصیصهٔ خودپسندانه که به صورت سرگرمکننده به نمایش گذاشته میشود.
Exhibiting foolishness or vanity in a playful or ridiculous manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار خودپسندانه او سرگرمکننده اما همچنین آزاردهنده بود.
مثال:
His coxcombical behavior was amusing but also annoying.
معنی(example):
شخصیت خودپسندانه داستان را زندهتر کرد.
مثال:
The coxcombical character made the story more lively.
معنی فارسی کلمه coxcombical
:
خصیصهٔ خودپسندانه که به صورت سرگرمکننده به نمایش گذاشته میشود.