معنی فارسی coyed
B1شیطنت، تظاهری خجالتی و احتیاطآمیز که معمولا برای جلب توجه یا تمایل به تعامل بیشتر انجام میشود.
To act in a shy or modest way intended to be alluring or to attract.
- VERB
example
معنی(example):
او با دوستانش شیطنت کرد و تظاهر به خجالتی بودن کرد.
مثال:
She coyed with her friends, pretending to be shy.
معنی(example):
او در مورد احساساتش از خود احتیاط کرد و شناختن آنچه واقعا میخواست را سخت کرد.
مثال:
He coyed about his feelings, making it hard to know what he really wanted.
معنی فارسی کلمه coyed
:
شیطنت، تظاهری خجالتی و احتیاطآمیز که معمولا برای جلب توجه یا تمایل به تعامل بیشتر انجام میشود.